چگونه زیستن و جستجو برای یافتنِ معنای زندگی از پُرسشهای بنیادین مکاتب فلسفی، دینی، و روانشناسی است. در میان مکاتب فلسفی، مکتب وجودشناختی به این دغدغه بیشتر پرداخته است که تاثیر آن در روانشناسی وجودشناختی به وضاحت دیده میشود. بهطور خلاصه، یکی از مسایلی که این شاخۀ روانشناسی به آن میپردازد، داشتنِ معنا یا یافتن معنا در زندگی، چگونگی مفید بودن، نگرانیهای بنیادین یک انسان و چگونگی پرداختن به این دغدغههاستچگونه زیستن و جستجو برای یافتنِ معنای زندگی از پُرسشهای بنیادین مکاتب فلسفی، دینی، و روانشناسی است. در میان مکاتب فلسفی، مکتب وجودشناختی به این دغدغه بیشتر پرداخته است که تاثیر آن در روانشناسی وجودشناختی به وضاحت دیده میشود. بهطور خلاصه، یکی از مسایلی که این شاخۀ روانشناسی به آن میپردازد، داشتنِ معنا یا یافتن معنا در زندگی، چگونگی مفید بودن، نگرانیهای بنیادین یک انسان و چگونگی پرداختن به این دغدغههاست